فاطمه جانمانفاطمه جانمان، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

نفس طلایی

اندر احوالات مامانی

سلام عزیزکم خوبی ؟ منم خوبم البته الان حسابی حالم گرفته است چون که جواب ازمون اکسین و دیدم و دیدم به به چه گلی کاشتم و کلی ناراحت شدم و زنگ زدم به بابایی بابایی هم گفت که اشکال نداره اون موقع درس نخونده بودی و الان تلاش کن اما الانم همش نا خوداگاه درگیرم مثلا همین امروز جایی دعوتم یا دیروز رفتم نمایشگاه رسانه و با بابا و دایی جون کلی خرید کردم .... نمی دونم اما خدای مهربون خودت از علم بی کرانه و همت بی نهایتت به من هم علم و همت  بده مثل همیشه تنها محتاج نگاه پر از مهر تو ام که تو بزرگ ترین و عزیزترین و مهربون ترین خدا و من بدترین و کوچک ترین و حقیر ترین بنده ام .... خدا جون ممنونم که خودت رو به ما دادی تا یه تکیه گاه به بزرگی خودت د...
23 مهر 1390

آقا جان...

     روزی هزار بار دلت را شکسته ام       بی خود به انتظار وصالت نشسته ام       هربار این تویی که رسیدی و در زدی         هر بار این منم که در خانه بسته ام       هر جمعه قول میدهم ادم شوم ولی        هم عهد خویش هم دلتان را شکسته ام              ...
22 مهر 1390

مامان جون هنرمند

سلام عزیزم خوبی ؟ منم حوبم قبلا برات گفته بودم هزار ماشاالله مامان جون فاطمه (مامان خودم ) خیلی هنرمند هستن چون این چند روز بیشتر خونه شون بودم تصمیم گرفتم که چند نمونه از هنر روبان دوزی شون و بذارم تو وب تا ازشون تو وبمون یادگاری داشته باشم .... مامان جون ممنون که این همه خوب و هنرمندی  اول از همه قاب الله که ترکیبی از سرمه دوزی و روبان دوزیه  بعد یه قاب پر از گل های ناز و رنگی                      بعدم یه جانماز خوشگل  و حالا یه رو میزی که فوق العاده است حالا این فقط چند نمونه اش بود والا کلی مدل های ناز دیگه هم هست هزار هزار ماشاالله  دست...
22 مهر 1390

سلام ناز بلای من

سلام ناز بلای من خوبی ؟ بابایی هنوز نیومده و منم طبق معمول خونه ی مامان جون اینام و سر لب تاپ دایی و اما چرا دایی نمی گه لب تاپ و بده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چون دایی علی جون داره شام درست می کنه   افرین دایی جون تو چه قده خوبی !! دیگه وقت زن گرفتنته   اما چون الان به کدو گفتی بادمجون و من مچت و گرفتم دیگه واست زن نمی گیریم    البته نی نی ناز من دایی علی خیلی دایی خوبیه از اون دایی های مهربون و خوب اما من چون کلا ازار دارم هی سر به سرش می ذارم کلاه به سرش نمی ذارم هاااااااااااااااا   دیگه اینکه الان بابایی زنگید و گفت نزدیکه بدو ام برم اماده شم دوستت دارم جوجوی من نفس من ناز بلای من  ...
20 مهر 1390

تولد عقدمون مبارک

سلام عزیز دلم وااااااااااای امروز سومین سال تولد عقد من و باباییه  مبارکه هوراااااااااااااا سه سال پیش ما رفتیم پیش حاج اقا مجتبی تهرانی و ایشون عقدمون و خوندن بعدم مامانم اینا همه رو دعوت کرده بودن البته مامان جون منصوره اینا و ... رو و همه شام خونه ی ما بودن یادش بخیر دو روز بعدش هم یعنی 20 مهر 87 جشن نامزدی مون بود ...  چقدر بزرگ شدیم سه ساله شدیم مبارکه هوراااااااااااااااااااااااا خدای مهربونم همه ی زوج ها رو برای هم حفظ کن و از محبت خودت روز به روز عشقشون رو عمیق تر کن و همشون رو به سعادت و خوشبختی نزدیک و نزدیکتر  کن و من و معین رو هم بین همه ی اونا خوشبخت کن. امین             &nb...
18 مهر 1390

روز نی نی من

سلام مادری من خوبی ؟ روز نی نی بودنت با یه روز تاخیر مبارک نی نی ناز من  روز منم به عنوان مادر تو به عنوان یه نی نی ناز مبارک باشه هورااااااااااااااا ...
17 مهر 1390

عشق من امام رضا (ع)

سلام عزیزم وای عیدت مبارک خوشگلم اگه بدونی امشب چه شب باشکوهیه ، عیده ، تولد امام رضا جونمونه که من عاشقانه دوستشون دارم و الان دلم داره برای حرمشون پر می کشه ..... اگه بدونی که چه امامه خوب و مهربونی داریم ... یه پناه که واقعا در خونه شون به روی همه ی ادما بازه و تو مهمون نوازی معرکه اند و همیشه نظر لطفشون به روی سر من پر گناهه ...  همیشه از حرمت بوی سیب می آید                     صدای پای ملائک عجیب می آید  سلام ضامن آهو ، دل شکسته ی من                   به پای بوس نگاهت غریب می آید  طلای گنبد تو وعده گاه کبوترهاست   &...
16 مهر 1390

سلام سلام خاله بزغاله

سلام عزیزکم خوبی ؟ منم خوبم خدا رو شکر عصر رفتم اولین ازمون اکسین و دادم  و حسابی ناامید شدم چون وقتی امدم خونه و صحیح کردم دیدم خیلی غلط دارم و کلی ناراحت شدم اما چون نا امیدی کار شیطونه قرار گذاشتم از فردا حسابی جدی و خوب بخونم انشاالله که خدا ی مهربون خودش کمک کنه ... بعد هم که امشب عروسی دوستم بود و تازه رسیدم خونه انشاالله که همه ی زوج ها در کنار هم خوشبخت و سعادتمند باشن ... دیگه یه شعر و بازی خوشگل که الان برات می نویسم و طبق معمول وقتی امدی بهت یادش میدم ، شعر خاله بزغاله است که من عاشششششششششششقشم  * سلام سلام خاله بزغاله                 * علیک سلام خاله بزغاله  * بچه می خ...
15 مهر 1390

سلام دلبری

سلام دلبری من خوبی جیگرم ؟ من از صبح خونه ی مامان جون اینام و چون نمایشگاه امروز شروع شد بابایی یه ده روزی دیر میاد خدا قوت بابایی مهربون    صبح با خاله مریم اینا امدیم و کلی سر به سر محمد گذاشتم طفلک بچه بهم می گه خاله منم بچه ی تو رو اذیت می کنم ها منم می گم باشه خاله جون اشکال نداره .... به هر صورت هم خاله ام هم زنعمو دیگه ....  الان دایی علی جون نشسته کنارم و چون دارم با لب تاپ اون می نویسم هی میگه کار دارم و نمیذاره بنویسم شب یا فردا از خونه ی خودمون برات یه شعر خوشگل میذارم  انشاالله ستاره ی کوچولوی من  ( امان از دست این دایی علی که هم مهربونه هم من و اذیت می کنه و هی می گه بدو لب تاپ و بده کارای پروژه ام م...
14 مهر 1390

جوجه اردک ناز من

سلام جوجه اردک ناز من خوبی ؟ منم خوبم خدا رو شکر .... امروز صبح رفتم دانشگاه با دکتر گلزاری و دکتر براتی کلاس داشتم که هر دوش عالی بود خصوصا تجربیات اساتید از درمان و مراجع هاشون واقعا جالبه اما واقعا سخته .... برای یه روان شناس خوب شدن قد یه دنیا باید تلاش کرد .... دیگه چه طوری ؟ مامان جون اینا قرار شد 5 شنبه بیان خونمون و من فردا هم صبح کلاس دارم ، اینقدر برنامه هام با هم گره خورده که نمی دونم به کدومش برسم اما خدا رو شکر که همه چی مرتبه و بزرگ ترین نعمت های خدا یعنی سلامتی ، امنیت ، ارامش و جووووونی رو داریم و دنیا هنوز ادامه داره چه ما روزهامون رو خوب بگذرونیم و چه بد ( این حرفا رفت تو شناخت درمانی ها.... ولی جوجوی من واقعا تفکر مثبت و...
12 مهر 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس طلایی می باشد